Lean On

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • phrasal verb
    تحت فشار قرار دادن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد lean on

  1. phrasal verb Put pressure on; to attempt to compel a person to do something; to exert influence on

ارجاع به لغت lean on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lean on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lean-on

لغات نزدیک lean on

پیشنهاد بهبود معانی