Mamma

    ˈmɑːmə ˈmɑːmə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      mammas

    توضیحات

    همچنین می‌توان از شکل جمع mammae به‌ جای mammas استفاده کرد.

    معنی

    • noun
      (کالبد شناسی، جانورشناسی) پستان، ممه، ( mama ) مادر، مامان
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد mamma

    1. noun Informal terms for a mother
      Synonyms: mama, momma, ma, mom, mammy, mommy, mum, mummy
    2. noun Milk-secreting organ of female mammals
      Synonyms: mammary-gland

    ارجاع به لغت mamma

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «mamma» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mamma

    لغات نزدیک mamma

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری