Mammilla

American: mæˈmɪlə British: mæˈmɪlə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun plural
    نوک پستان، چچو
  • noun plural
    هر برجستگی شبیه نوک پستان
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد mammilla

  1. noun The small projection of a mammary gland
    Synonyms: nipple, mamilla, pap, teat, tit

ارجاع به لغت mammilla

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mammilla» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mammilla

لغات نزدیک mammilla

پیشنهاد بهبود معانی