Neutrality

nuːˈtrælət̬i njuːˈtræləti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    neutralities

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    بی‌طرفی، نادرگیری
    • - Iran's neutrality was ignored during both world wars.
    • - در هر دو جنگ جهانی بی‌طرفی ایران نادیده گرفته شد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد neutrality

  1. noun Tolerance attributable to a lack of involvement
    Synonyms: disinterest, impartiality, nonpartisanship

لغات هم‌خانواده neutrality

ارجاع به لغت neutrality

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «neutrality» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/neutrality

لغات نزدیک neutrality

پیشنهاد بهبود معانی