Newlywed

ˈnuːliˌwed ˈnjuːlɪwed
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    تازه ازدواج کرده، تازه داماد، تازه عروس
    • - a newlywed couple
    • - جفت تازه ازدواج کرده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد newlywed

  1. noun Someone recently married
    Synonyms: honeymooner, blushing-bride, bridegroom

ارجاع به لغت newlywed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «newlywed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/newlywed

لغات نزدیک newlywed

پیشنهاد بهبود معانی