Nine

    naɪn naɪn
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      nines

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    • noun plural preposition A1
      عدد نه، نه عدد، نه تا، نه نفر، نه چیز، نهتایی
      • - Four plus five is nine.
      • - چهار به اضافه‌ی پنج می‌شود نه.
      • - nine years
      • - نه سال
      • - nine apples
      • - نه تا سیب
      • - dressed to the nines
      • - هفت قلم آرایش کرده و لباس پوشیده
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد nine

    1. noun A team of professional baseball players who play and travel together
      Synonyms: ennead, baseball club, 9, ennead.--a. enneatic, ix, nonagon, ball-club, niner, nonuplet, novenary, nina-from-carolina, club
    2. adjective Denoting a quantity consisting of one more than eight and one less than ten
      Synonyms: enneadic, 9, ninth, nonagon, novenary, ix
    3. noun One of four playing cards in a deck with nine pips on the face
      Synonyms: nine-spot

    Collocations

    • the nine

      (اسطوره‌ی یونان) نه الهه‌ی الهام‌بخش هنرها و فنون و ادبیات

    Idioms

    • to the nines

      (لباس) شیک‌ترین حالت ممکن، بالاترین درجه، پوشیدن لباسِ چشم‌نواز و رسمی

    ارجاع به لغت nine

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «nine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nine

    لغات نزدیک nine

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری