Optician

ɑːpˈtɪʃn ɑːpˈtɪʃn ɒpˈtɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    اپتومتریست، بینایی‌سنج، متخصص بینایی‌سنجی (متخصصی که چشم را معاینه می‌کند و عینک یا لنز تجویز می‌کند و می‌فروشد)
    • - My optician gave me a prescription for new glasses.
    • - متخصص بینایی‌سنجی‌ام نسخه‌ای برای عینک جدیدم داد.
    • - The optician helped me choose the perfect pair of glasses.
    • - اپتومتریست کمکم کرد بهترین عینک را انتخاب کنم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد optician

  1. noun A worker who makes glasses for remedying defects of vision
    Synonyms: lens maker

ارجاع به لغت optician

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «optician» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/optician

لغات نزدیک optician

پیشنهاد بهبود معانی