Organdy

ˈɔːrɡəndiː ˈɔːɡəndɪ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین organdie نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار organdy رایج است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    ارگاندی (نوع مجعد و پر از موج پارچه‌ی پنبه‌ای که نیمه‌شفاف و کمابیش ظریف است)
    • - She wore a beautiful dress made of organdy to her sister's wedding.
    • - او برای مراسم عروسی خواهرش لباس زیبایی پوشیده بود که از ارگاندی ساخته شده بود.
    • - The bride's dress was made of organdie.
    • - لباس عروس از ارگاندی بود.
    • - The designer used organdie to create a stunning bridal gown.
    • - این طراح از ارگاندی برای خلق یک لباس عروس خیره‌کننده استفاده کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت organdy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «organdy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/organdy

لغات نزدیک organdy

پیشنهاد بهبود معانی