Parchment

ˈpɑːrtʃmənt ˈpɑːtʃmənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    parchments

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    کاغذ پوست، نسخه خطی روی پوست آهو
    • - Ancient Iranians wrote on parchment instead of papyrus.
    • - ایرانیان باستان به جای پاپیروس روی پوست چیز می‌نوشتند.
    • - a parchment with Nader Shah's seal
    • - پوست‌نگاشتی با مهر نادرشاه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد parchment

  1. noun Skin of a sheep or goat prepared for writing on
    Synonyms: sheepskin, vellum, paper, diploma, Parthian leather, goatskin, palimpsest, papyrus, pell, scroll, lambskin

ارجاع به لغت parchment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «parchment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/parchment

لغات نزدیک parchment

پیشنهاد بهبود معانی