Phallus

ˈfæləs ˈfæləs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    آلت تناسلی مرد، کیر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد phallus

  1. noun Genus of fungi having the cap or pileus hanging free around the stem
    Synonyms: genus Phallus
  2. noun The male organ of copulation (`member' is a euphemism)
    Synonyms: penis, member

ارجاع به لغت phallus

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «phallus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/phallus

لغات نزدیک phallus

پیشنهاد بهبود معانی