Philosophize

fɪˈlɑːsəfaɪz fəˈlɒsəfaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    philosophized
  • شکل سوم:

    philosophized
  • سوم شخص مفرد:

    philosophizes
  • وجه وصفی حال:

    philosophizing

معنی و نمونه‌جمله

  • verb - transitive verb - intransitive
    فیلسوفانه دلیل آوردن، فلسفی کردن
    • - They philosophized about the origin of existence.
    • - آنان درباره‌ی سرچشمه‌ی وجود فلسفه‌پردازی کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد philosophize

  1. verb Reason philosophically
    Synonyms: philosophise, ponder, weigh, deliberate (upon)

ارجاع به لغت philosophize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «philosophize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/philosophize

لغات نزدیک philosophize

پیشنهاد بهبود معانی