Pho

ˈfɜː ˈfɜː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    غذا و آشپزی فا (نوعی سوپ تهیه‌شده از آب گوشت گاو یا مرغ و نودل برنج که اصالت ویتنامی دارد)
    • - The aroma of the pho filled the air.
    • - بوی فا فضا را پر کرده بود.
    • - I added bean sprouts and lime to my bowl of pho.
    • - جوانه‌ی لوبیا و لیموترش را به کاسه‌ی فا اضافه کردم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت pho

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pho» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pho

لغات نزدیک pho

پیشنهاد بهبود معانی