Quicklime

laɪm ˈkwɪk-laɪm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    آهک زنده، آهک خام
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد quicklime

  1. noun A white crystalline oxide used in the production of calcium hydroxide
    Synonyms: calcium-oxide, lime, calx, calcined lime, fluxing lime, unslaked lime, burnt lime

ارجاع به لغت quicklime

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quicklime» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quicklime

لغات نزدیک quicklime

پیشنهاد بهبود معانی