Reverent

ˈrevrənt ˈrevrənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    احترام‌آمیز، محترمانه، آمیخته با احترام
    • - The priest spoke in a reverent tone as he delivered his sermon.
    • - کشیش هنگام ایراد خطبه با لحنی محترمانه صحبت کرد.
    • - The young girl approached the altar with a reverent demeanor.
    • - دختر جوان با رفتاری محترمانه به محراب نزدیک شد.
    • - The students listened with a reverent attitude as their teacher explained the significance of the historical artifact.
    • - دانش‌آموزان وقتی که معلمشان اهمیت این اثر تاریخی را توضیح می‌داد، با حالتی آمیخته با احترام گوش می‌دادند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد reverent

  1. adjective respectful
    Synonyms: admiring, appreciative, deferential, devout, dutiful, gracious, humble, obedient, obeisant, pious, polite, regardful, reverential, solemn, upholding, worshipping

ارجاع به لغت reverent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reverent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reverent

لغات نزدیک reverent

پیشنهاد بهبود معانی