به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Sales

American: ˈseɪlz British: seɪlz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun adjective
    فروش، مربوط به فروش
  • noun adjective
    فروشی، برای فروش، حراجی، جنس فروشی، فروش
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد sales

  1. noun Income (at invoice values) received for goods and services over some given period of time
    Synonyms: receipts, business, gross-sales, take, gross revenue

ارجاع به لغت sales

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sales» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sales

لغات نزدیک sales

پیشنهاد بهبود معانی