Saucepan

ˈsɒːspæn ˈsɔːspən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    saucepans

معنی

  • noun countable B1
    روغن‌دان، کماجدان، ماهیتابه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد saucepan

  1. noun
    Synonyms: stewpan, pot, vessel, utensil

ارجاع به لغت saucepan

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «saucepan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/saucepan

لغات نزدیک saucepan

پیشنهاد بهبود معانی