Self-effacing

ˌselfɪˈfeɪsɪŋ ˌselfɪˈfeɪsɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    فروتن، متواضع، محجوب، خجالتی
    • - The politician's self-effacing demeanor endeared him to the public.
    • - رفتار متواضع این سیاست‌مدار، او را برای عموم محبوب کرد.
    • - Despite her talent, she remained self-effacing and never sought the spotlight.
    • - علی‌رغم استعدادش، او همچنان فروتن ماند و هرگز به‌دنبال کانون توجه نبود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت self-effacing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «self-effacing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/self-effacing

لغات نزدیک self-effacing

پیشنهاد بهبود معانی