Tantalize

    ˈtænəlaɪz ˈtæntl-aɪz
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      tantalized

    • شکل سوم:

      tantalized

    • سوم شخص مفرد:

      tantalizes

    • وجه وصفی حال:

      tantalizing

    معنی و نمونه‌جمله

    • verb - transitive
      امیدوار و سپس محروم کردن، کسی را دست انداختن، سر دواندن، آزار دادن
      • - you visit but play coy / thus tantalizing me by feeding the flames of your desirability
      • - دیدار می‌نمایی و پرهیز می‌کنی/بازار خویش و آتش ما تیز می‌کنی
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد tantalize

    1. verb provoke, tease
      Synonyms: annoy, badger, baffle, bait, bedevil, beleaguer, charm, entice, fascinate, frustrate, gnaw, harass, harry, keep hanging, lead on, make mouth water, pester, plague, taunt, thwart, titillate, torment, torture, worry
      Antonyms: disenchant, repulse, turn off

    ارجاع به لغت tantalize

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tantalize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tantalize

    لغات نزدیک tantalize

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری