Tauten

ˈtɒːtn ˈtɔːtn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adverb
    سفت شدن، تنگ و محکم کردن یا شدن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد tauten

  1. verb To make or become tense
    Synonyms: firm, tighten, stiffen, tense

ارجاع به لغت tauten

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tauten» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tauten

لغات نزدیک tauten

پیشنهاد بهبود معانی