Tho

ðoʊ ðəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: 'tho

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb conjunction informal
    به‌هرحال، اگرچه، بااینکه
    • - She didn't win the game, tho she played really well.
    • - بااینکه واقعاً خوب بازی کرد، بازی رو نبرد.
    • - I'm tired, but I'll finish this project tho.
    • - خسته‌ام اما به‌هرحال پروژه رو تموم خواهم کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت tho

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tho» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tho

لغات نزدیک tho

پیشنهاد بهبود معانی