فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Unarmed

ʌnˈɑːrmd ˌʌnˈɑːmd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    بی‌اسلحه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد unarmed

  1. adjective disarmed
    Synonyms: exposed, hands tied, helpless, indefensible, like a sitting duck, naked, open, powerless, unguarded, unprotected, unshielded, vulnerable, weaponless, wide open

ارجاع به لغت unarmed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unarmed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unarmed

لغات نزدیک unarmed

پیشنهاد بهبود معانی