Unending

    ʌnˈendɪŋ ʌnˈendɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    • adjective
      بی‌پایان
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد unending

    1. adjective continuing
      Synonyms: amaranthine, ceaseless, constant, continual, continuous, endless, eternal, everlasting, immortal, incessant, infinite, interminable, never-ending, perpetual, steady, unceasing, uninterrupted, unremitting
      Antonyms: completed, discontinuous, ending, finished, intermittent, transient

    لغات هم‌خانواده unending

    ارجاع به لغت unending

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unending» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unending

    لغات نزدیک unending

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری