Unidentified

ˌʌnaɪˈdentɪfaɪd ˌʌnaɪˈdentɪfaɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    شناخته‌نشده، ناشناخته، ناشناس، مجهول، بی‌نام‌ونشان
    • - An unidentified person contacted the police and gave the names of whom involved in the robbery.
    • - فردی ناشناس با پلیس تماس گرفت و اسامی سارقان را اعلام کرد.
    • - an unidentified woman
    • - زنی بی‌نام‌ونشان
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد unidentified

  1. adjective secret
    Synonyms: anonymous, mysterious, nameless, not known, pseudonymous, unclassified, unfamiliar, unknown, unmarked, unnamed, unrecognized, unrevealed
    Antonyms: identified, known, public

لغات هم‌خانواده unidentified

ارجاع به لغت unidentified

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unidentified» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unidentified

لغات نزدیک unidentified

پیشنهاد بهبود معانی