Univalent

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    یک‌ارزشی، یکه، واحد، دارای یک ظرفیت، یک بنیانی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد univalent

  1. adjective Monovalent (sense 2)
    Synonyms: monovalent
    Antonyms: multivalent, bivalent, polyvalent

ارجاع به لغت univalent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «univalent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/univalent

لغات نزدیک univalent

پیشنهاد بهبود معانی