Usurious

juːˈʒʊriəs juːˈzjʊəriəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    ربا‌خوار، تنزیل‌خوار، مبنی‌بر رباخواری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد usurious

  1. adjective Greatly exceeding bounds of reason or moderation
    Synonyms: exorbitant, extortionate, outrageous, steep, unconscionable

ارجاع به لغت usurious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «usurious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/usurious

لغات نزدیک usurious

پیشنهاد بهبود معانی