Utilize

ˈjuːtəlaɪz ˈjuːtəlaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    utilized
  • شکل سوم:

    utilized
  • سوم شخص مفرد:

    utilizes
  • وجه وصفی حال:

    utilizing

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: utilise

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive C1
    به‌کار گرفتن، به‌کار بردن، استفاده کردن، مورد استفاده قرار دادن، بهره‌برداری کردن
    • - The company plans to utilize the latest technology to improve efficiency.
    • - این شرکت قصد دارد به‌منظور بهبود کارایی، تازه‌ترین فناوری را به کار بگیرد.
    • - We need to utilise our resources wisely in order to meet our goals.
    • - برای رسیدن به اهدافمان باید از منابع خود عاقلانه استفاده کنیم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد utilize

  1. verb make use of
    Synonyms: advance, apply, appropriate, avail oneself of, bestow, employ, exercise, exploit, forward, further, handle, have recourse to, profit by, promote, put to use, resort to, take advantage of, turn to account, use

لغات هم‌خانواده utilize

ارجاع به لغت utilize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «utilize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/utilize

لغات نزدیک utilize

پیشنهاد بهبود معانی