Watch Out

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • phrasal verb B2
    هشیار بودن، مواظب بودن، مراقب بودن، حواس‌جمع بودن، پاییدن
    • - When you cross the street, you need to watch out for cars coming from both directions.
    • - وقتی از خیابان رد می‌شوی، باید حواست به ماشین‌هایی که از دو طرف می‌آیند، باشد.
    • - Watch out for that step.
    • - آن پله را بپا.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت watch out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «watch out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/watch-out

لغات نزدیک watch out

پیشنهاد بهبود معانی