Waterfall

ˈwɒːtərfɒːl / / ˈwɑː- ˈwɔːtəfɔːl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    waterfalled
  • شکل سوم:

    waterfalled
  • سوم شخص مفرد:

    waterfalls
  • وجه وصفی حال:

    waterfalling
  • شکل جمع:

    waterfalls

معنی

  • noun countable B1
    آبشار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد waterfall

  1. noun cascade
    Synonyms: cataract, chute, fall, rapids, shoot, weir

ارجاع به لغت waterfall

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «waterfall» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/waterfall

لغات نزدیک waterfall

پیشنهاد بهبود معانی