فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Xenograft

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    (پیوند پوست یا اندام و غیره از یک گونه به گونه دیگر) بیگانه پیوند، انیر پیوند، پیوند خارجی، پیوند غیر خودی (heterograft هم می‌گویند)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد xenograft

  1. noun A graft of skin, bone, etc. from an individual of another species; heterograft
    Synonyms: heterograft

ارجاع به لغت xenograft

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «xenograft» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/xenograft

لغات نزدیک xenograft

پیشنهاد بهبود معانی