بیگاری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • کار اجباری
  • فونتیک فارسی

    bigaari
  • اسم
    bondage, peonage, servitude, unpaid labor, corvee, forced labor
    • - گروهی از انسان‌های فلک‌زده که به بیگاری گرفته شده بودند

    • - a group of miserable human beings who had been put to forced labor
    • - سازمان ملل بیگاری را نقض حقوق بشر اعلام کرده است.

    • - The United Nations has declared forced labor a violation of human rights.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد بیگاری

ارجاع به لغت بیگاری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بیگاری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بیگاری

لغات نزدیک بیگاری

پیشنهاد بهبود معانی