تحفه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • ارمغان
  • فونتیک فارسی

    tohfe
  • اسم
    present, gift, souvenir
    • - از همدان برایم چندین تحفه آورد.

    • - He brought me several gifts from Hamedan.
    • - پدربزرگ به همه‌ی بچه‌ها تحفه داد.

    • - The grandfather gave gifts to all of the children.
  • چیز بدیع و نفیس
  • فونتیک فارسی

    tohfe
  • اسم
    curio, gem, rarity, curiosity
    • - شعر او بد است اما خیال می‌کند تحفه آورده است!

    • - Her poem is bad, but she thinks she has produced a rarity!
    • - ماه آبی تحفه‌ای آسمانی بود.

    • - The blue moon was a celestial rarity.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد تحفه

ارجاع به لغت تحفه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تحفه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تحفه

لغات نزدیک تحفه

پیشنهاد بهبود معانی