خرخره به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • لوله‌ی نای
  • فونتیک فارسی

    kherkhere
  • اسم
    کالبدشناسی trachea, gizzard
    • - انسداد خرخره می‌تواند باعث اشکال در تنفس شود.

    • - A blockage in the trachea can lead to difficulty breathing.
    • - خرخره از مژک پوشیده شده است.

    • - The trachea is lined with cilia.
  • حنجره، انتهای لوله‌ی نای
  • فونتیک فارسی

    kherkhere
  • اسم
    کالبدشناسی larynx, throat, voice box
    • - خرخره‌ی او را گرفتم.

    • - I caught him by the throat.
    • - دکتر خرخره‌ی او را معاینه کرد تا علت گرفتگی صدا را تشخیص دهد.

    • - The doctor examined her larynx to determine the cause of her hoarseness.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد خرخره

ارجاع به لغت خرخره

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خرخره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خرخره

لغات نزدیک خرخره

پیشنهاد بهبود معانی