خرچنگ به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • چنگار
  • فونتیک فارسی

    kharchang
  • اسم
    جانورشناسی crab, lobster
    • - این سالاد خرچنگ خوشمزه است.

    • - This crab salad is delicious!
    • - چنگال‌های خرچنگ

    • - claws of a crab
    • - عاشق خوردن خوراک دریایی به‌ویژه میگو و خرچنگ هستم.

    • - I love eating seafood, especially shrimp and crab.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد خرچنگ

ارجاع به لغت خرچنگ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خرچنگ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خرچنگ

لغات نزدیک خرچنگ

پیشنهاد بهبود معانی