خلاص به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • آزاد، رها
  • فونتیک فارسی

    khalaas
  • صفت
    free, delivered, released, finished, done, through, neutral, quit
    • - دنده خلاص است.

    • - The gear is in neutral position.
    • - پرندگان خلاص در شاخه‌های درختان لانه ساختند.

    • - The free birds nested in the tree branches.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد خلاص

ارجاع به لغت خلاص

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خلاص» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خلاص

لغات نزدیک خلاص

پیشنهاد بهبود معانی