خلافکار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • تبهکار
  • فونتیک فارسی

    khalaafkaar
  • صفت
    lawbreaker, wrongdoer, guilty, offender, criminal, lawless, sinner, delinquent, lowlife
    • - دزد خلافکار بعد از دزدیدن یک نقاشی ارزشمند بازداشت شد.

    • - The lawbreaker thief was arrested after stealing a valuable painting.
    • - کارمند خلافکار اخراج شد.

    • - The lawbreaker employee was fired.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد خلافکار

ارجاع به لغت خلافکار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خلافکار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خلافکار

لغات نزدیک خلافکار

پیشنهاد بهبود معانی