خلف به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    • فونتیک فارسی

      khalf
    • back, hind part
    • successor
    • breach
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد خلف

    1. صفت
    2. بازمانده
    3. بدل، جانشین، عوض
    4. فرزند
    5. صالح، نیکوکار
    6. شایسته
    7. بطلان، ضد
    8. نقض
    9. خلاف وعده کردن، به وعده وفا ن کردن
    10. دروغ
    11. دروغ گفتن
    12. پس، پشت، ظهر، عقب، ورا ≠ پیش

    ارجاع به لغت خلف

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «خلف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خلف

    لغات نزدیک خلف

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری