خمار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • خواب‌آلود، کسی که در حالت بعد از مستی است
  • فونتیک فارسی

    khomaar
  • صفت
    cold turkey, languid
    • - یک بعدازظهر خمار را کنار استخر گذراند.

    • - We spent a languid afternoon by the pool.
    • - رفتار خمار او مرا اذیت می‌کند.

    • - His languid manner annoys me.
  • عامیانه alky
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد خمار

ارجاع به لغت خمار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خمار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خمار

لغات نزدیک خمار

پیشنهاد بهبود معانی