خوشحال به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • شاد، خرسند
  • فونتیک فارسی

    khoshhaal
  • صفت
    glad, happy, joyful, delighted, cheerful, pleased, blithe, gay, jovial, merry, jolly, gleeful, ecstatic, beatific, blissful
    • - جدا از دیدنت خوشحال شدم.

    • - I was indeed glad to see you.
    • - در ظاهر خوشحال

    • - outwardly happy
    • - از دیدن نامه‌ی او خوشحال شدم.

    • - I was happy to see his letter.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد خوشحال

ارجاع به لغت خوشحال

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خوشحال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خوشحال

لغات نزدیک خوشحال

پیشنهاد بهبود معانی