خیاط به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • کسی که می‌دوزد، دوزنده
  • فونتیک فارسی

    khayyaat
  • اسم
    tailor, seamstress, sewer, costumer, seamster
    • - خیاط اول می‌برد، بعد کوک می‌زند و سپس چرخ می‌کند.

    • - The tailor first cuts, then bastes and finally sews on the machine.
    • - مادرم خیاط خیلی خوبی است.

    • - My mom is a great tailor.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد خیاط

ارجاع به لغت خیاط

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خیاط» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خیاط

لغات نزدیک خیاط

پیشنهاد بهبود معانی