عینی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • قابل مشاهده
  • فونتیک فارسی

    eyni
  • صفت
    concrete
    • - شواهد عینی به مجرم بودن مظنون اشاره داشت.

    • - The concrete evidence pointed to the suspect's guilt.
    • - طرح عینی او موفقیت پروژه را تضمین کرد.

    • - His concrete plan ensured project success.
  • آشکار
  • فونتیک فارسی

    eyni
  • صفت
    objective, physical, tangible
    • - واقعیت عینی

    • - tangible reality
    • - سخنران کنفرانس از یک آموزه‌ی عینی قوی برای نشان دادن اهمیت کار گروهی استفاده کرد.

    • - The speaker at the conference used a powerful objective lesson to illustrate the importance of teamwork.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت عینی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عینی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/عینی

لغات نزدیک عینی

پیشنهاد بهبود معانی