غلط به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • اشتباه
  • فونتیک فارسی

    ghalat
  • اسم صفت
    mistake, error, wrong, blunder, off. wrongful, incorrect, solecism, fallacy, awry, amiss, false, unsound, fallacious, ungrammatical, improper, inaccurate, out, mistaken, illusory, fault, faulty, bad, astray, inaccuracy, misconceived, mendacious, misguided, misplaced
    • - درست یا غلط بودن ادعای او قابل‌بحث است.

    • - The right or wrong of his assertion is arguable.
    • - این انشای انگلیسی پر از غلط دستوری و املایی است.

    • - This English composition is full of grammatical and spelling errors.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد غلط

ارجاع به لغت غلط

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «غلط» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/غلط

لغات نزدیک غلط

پیشنهاد بهبود معانی