Basement

ˈbeɪsmənt ˈbeɪsmənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    basements

معنی

  • countable B2
    طبقه زیر، زیرزمین، سرداب
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد basement

  1. noun room on lower floor of building
    Synonyms: bottom, cellar, crypt, excavation, furnace room, storage, substructure, subterranean room, underbuilding, understructure, vault
    Antonyms: attic

ارجاع به لغت basement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «basement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/basement

لغات نزدیک basement

پیشنهاد بهبود معانی