BFF

ˌbiːefˈef ˌbiːefˈef
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable informal
    رفیق فابریک، بهترین دوست (برای همیشه)
    • - I can always count on my BFF.
    • - همیشه می‌تونم روی رفیق فابریکم حساب کنم.
    • - Going on vacation with my BFF was the best decision I ever made.
    • - رفتن به تعطیلات با بهترین دوستم بهترین تصمیمی بود که تابه‌حال گرفتم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت BFF

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «BFF» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bff

لغات نزدیک BFF

پیشنهاد بهبود معانی