Cannibalize

ˈkænəbəlaɪz ˈkænəbəlaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    cannibalized
  • شکل سوم:

    cannibalized
  • سوم شخص مفرد:

    cannibalizes
  • وجه وصفی حال:

    cannibalizing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive
    پیاده کردن قسمت‌های دستگاهی برای گذاردن در دستگاه دیگری، آدم‌خواری کردن
    • - Because of a shortage of spare parts, we had to cannibalize one of the airplanes and use it in the others.
    • - به‌دلیل کمبود ابزار یدکی مجبور شدیم یکی از هواپیماها را اوراق کنیم و در هواپیماهای دیگر به‌کار ببریم.
    • - Sharks sometimes cannibalize their own kind.
    • - کوسه‌ماهی‌ها گاهی هم‌جنس‌خواری می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cannibalize

  1. verb salvage
    Synonyms: strip for repair, disassemble, dismantle

ارجاع به لغت cannibalize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cannibalize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cannibalize

لغات نزدیک cannibalize

پیشنهاد بهبود معانی