Carbonation

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    عمل آمیختن با، به‌صورت کربنات (درآمدن)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد carbonation

  1. noun
    Synonyms: acetification, acidulation, alkalization, chemicalization, hydrogenation, metamerism, nitration, phosphatization, polymerization, saturization

ارجاع به لغت carbonation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «carbonation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/carbonation

لغات نزدیک carbonation

پیشنهاد بهبود معانی