Celibacy

ˈseləbəsi ˈselɪbəsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    تجرد، بی‌زنی، بی‌شوهری، خودداری از ازدواج
    • - In the Catholic church celibacy is one of the conditions for becoming a priest.
    • - در کلیسای کاتولیک تجرد یکی از شروط کشیش شدن است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد celibacy

  1. noun abstinence from sexual activity
    Synonyms: abstention, chastity, continence, frigidity, impotence, maidenhood, purity, singleness, virginity, virtue
    Antonyms: promiscuousness

ارجاع به لغت celibacy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «celibacy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/celibacy

لغات نزدیک celibacy

پیشنهاد بهبود معانی