Centrosome

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    (زیست‌شناسی - در اکثر یاخته‌های حیوانی) سانتروزوم، میانتن (بخش مرکزی یاخته که متشکل است از یک سانتریول و یک سانتروسفر)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد centrosome

  1. noun Small region of cytoplasm adjacent to the nucleus; contains the centrioles and serves to organize the microtubules
    Synonyms: central body

ارجاع به لغت centrosome

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «centrosome» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/centrosome

لغات نزدیک centrosome

پیشنهاد بهبود معانی