Debone

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    deboned
  • شکل سوم:

    deboned
  • سوم شخص مفرد:

    debones
  • وجه وصفی حال:

    deboning

معنی و نمونه‌جمله

  • verb - transitive
    استخوان چیزی را گرفتن یا درآوردن
    • - deboned fish
    • - ماهی استخوان درآورده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت debone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «debone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/debone

لغات نزدیک debone

پیشنهاد بهبود معانی