Democrat

    ˈdeməkræt ˈdeməkræt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      democrats

    معنی و نمونه‌جمله

    • noun
      طرفدار اصول حکومت ملی، عضو حزب دموکرات
      • - Clinton is a Democrat.
      • - کلینتون (عضو حزب) دموکرات است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد democrat

    1. noun An advocate of democratic principles
      Synonyms: republican, liberal, registered Democrat, Southern Democrat, Jeffersonian Democrat, populist, progressive, dixiecrat, Great Society Democrat, New Dealer, social-democrat, evolutionist, state socialist, advocate of democracy, parliamentarian, constitutionalist, individualist, believer in civil liberties, latitudinarian
      Antonyms: republican, tory, socialist, dictator, fascist, autocrat

    لغات هم‌خانواده democrat

    ارجاع به لغت democrat

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «democrat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/democrat

    لغات نزدیک democrat

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری