Diorama

ˌdaɪəˈræmʌ ˌdaɪəˈrɑːmə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    تصاویر متغیر، شهر فرنگ
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد diorama

  1. noun A picture (or series of pictures) representing a continuous scene
    Synonyms: panorama, airscape, farmscape, riverscape, cyclorama, seapiece, skyscape, townscape, waterscape

ارجاع به لغت diorama

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «diorama» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/diorama

لغات نزدیک diorama

پیشنهاد بهبود معانی